مسعود الوند
چکیده
اصل K در منطق معرفت بیانگر این رویکرد معرفتشناختی است که معرفت تحت استلزامهای معلوم بسته است. درتسکی به دو دلیل نشان میدهد که بستار معرفت نمیتواند اصلی راستگو باشد: اول آنکه عملگر معرفت در بعضی نتایج منطقی گزارههای مورد باورمان نفوذ نمیکند و دوم اینکه دلیل قطعی باور به یک گزاره نمیتواند برای باور به استلزامات پر وزن ...
بیشتر
اصل K در منطق معرفت بیانگر این رویکرد معرفتشناختی است که معرفت تحت استلزامهای معلوم بسته است. درتسکی به دو دلیل نشان میدهد که بستار معرفت نمیتواند اصلی راستگو باشد: اول آنکه عملگر معرفت در بعضی نتایج منطقی گزارههای مورد باورمان نفوذ نمیکند و دوم اینکه دلیل قطعی باور به یک گزاره نمیتواند برای باور به استلزامات پر وزن آن گزاره قطعی محسوب شود. بنابراین، اگر همچنان بر پایبندی تمام به بستار معرفت اصرار داشته باشیم، ناگزیر از پذیرش شکاکیت خواهیم بود و راهی جز کنارگذاردن این اصل معرفتشناختی و رد اصل K نیست. اما کنارگذاشتن بستار معرفت و در نتیجه رد اصل K بدین معنی خواهد بود که تمام منطقهای موجههای که شامل این اصل هستند، نمیتوانند نظامهای صوری مناسبی برای بررسی استدلالهای معرفتشناختی باشند. در این مقاله نشان میدهیم که منطق توجیه، به عنوان منطقی وجهی، ضمن برآوردن نظرات درتسکی، میتواند نظام صوری موجهه مناسبی برای بررسی استدلالهای معرفتشناختی باشد.